آرتاآرتا، تا این لحظه: 10 سال و 9 ماه و 7 روز سن داره
آنیاآنیا، تا این لحظه: 8 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

گل پسر مامان و بابا

روزهای آخر تعطیلات

روزهای اول عید تمام درختهای باغچه پدربزرگ پر از شکوفه های بهاری بود  و ما از دیدنشون لذت میبردیم. تا اینکه روز دهم فروردین هوا شروع به باریدن کرد و کم کم تبدیل به برف شد و روز یازدهم فروردین چهره شهرمون رو با وجود شکوفه های بهاری، زمستانی کرد. و  ما بیشتر از همه برای درختها و شکوفه های خوشگلشون که زیر برف موندن ناراحت شدیم. روز دوازده فروردین عمو پرویز اینا با پارلا جون اومده بودن خونمون. با اینکه مدت زمان کمی پیشمون بودن اما آرتا از وجود پارلا جون نهایت ذوق رو داشت. آرتا تازگی ها عاشق حموم کردن هم هست و بزور میشه از حموم خارجش کرد و روز سیزده بدر  هم  تو باغچه مهمون داشتیم و بابایی تو اجاق برا...
29 فروردين 1393

آرتا در سال جدید

سال نو همگی دوستان گل مبارک. انشالا سال خوبی برای هممون باشه آرتا روز 29 ام اسفند بعد از تحویل سال همه رو شگفت زده کرد چون چهاردست و پا رفتن رو شروع کرد. چند روز بعدش هم از لبه تخت و صندلی اینا میگیره و بلند میشه و خیلی هم دوست داره خودش از روی تخت یا مبل بیاد پایین و بیشتر مواقع هم میفته و دردش میگیره و شروع میکنه به گریه پیش بسوی کامپیوتر و شیطنت آرتا روی تاب آیدین جون که خیلی هم از تاب خوشش اومده بود این هم آرتای شیطون در حال خرد کردن دستمال کاغذی و آرتا توی ایوان کنار شکوفه های بهاری آرتا در حال تمرکز   ...
11 فروردين 1393

روزهای آخر سال

جونم براتون بگه که آرتا جون حسابی شیرین و شیطون شده و این روزا که آروم آروم داره چهار دست و پا رفتن رو هم شروع میکنه، دیگه هیچی از دستش در امان نیست روز هفتم اسفند آرتا بدجوری تب کرد و سه روز طول کشید. خانوم دکتر هم گفت که احتمالا از دندونش هست. شب دهم و یازدهم هم شب تا صبح گریه کرد. خلاصه چند روز پر استرس و خستگی رو پشت سر گذاشتیم. تا اینکه دندونهای بالایی آرتا 27 اسفند ماه جوونه زد و حالا دیگه کامل گاز میگیره بدجنس  تو خونه تکونی هم که حسابی کمک حالمون بود آرتا جون اینجا هم رفته زیر صندلی ها رو تمیز کنه روز هفدهم اسفند هم که روز جهانی زن بود و بابایی برای مامان بزرگ ها و عمه ها و مامانی گل خریده بود....
5 فروردين 1393
1